امیر مرادی، دکتر حمیده اثنی عشری، دکتر محمدحسین رهبان، دکتر محمد عرب مازار یزدی، دکتر محمدحسین صفرزاده بندری،
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده
کشف تقلب و ناهنجاری به عنوان یکی از حوزههای پژوهشی فعال در ادبیات رشتههای مختلف به ویژه حسابرسی به شمار میرود. مقتضای اهمیت علمی و کاربردی پژوهشهای این حوزه، تحلیل کتابسنجی آن با هدف ترسیم نمایی از وضعیت و روند، عوامل و روابط کتابشناختی آن، ضرورتی است که تاکنون به طور دقیق بدان پرداخته نشده است. پژوهش حاضر در راستای پوشش این خلاء انجام شد. پس از گردآوری، پالایش و آمادهسازی دادههای کتابشناختی مشتمل بر ۴۳۰ سند (شامل کتاب، مقاله مجله و همایشی، مرور، نامه و یادداشت سردبیر) مربوط به بازه زمانی ۱۹۷۹ الی ۲۰۲۲ از پایگاه داده اسکوپوس، از روش تجزیهوتحلیل هم واژگانی و شبکههای اجتماعی، برای شناخت ساختار فکری و مفهومی این حوزه استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ادبیات کشف تقلب و ناهنجاری، به ویژه در حدود نیمدهه اخیر، با رشد قابل ملاحظهای مواجه بوده، به طوری که بیش از پنجاه درصد از کل تولیدات پژوهشی متعلق به این بازه زمانی است. اصلی ترین و غالب ترین موضوعات شامل «تقلب و ناهنجاری»، «حسابرسی و حسابداری قضایی»، «داده کاوی، یادگیری ماشین و تحلیل شناسی دادهها»، «ارزیابی ریسک» و «کنترلهای داخلی و حاکمیت شرکتی» می باشد. همچنین، مقاله «تحلیل تجربی رابطه بین ترکیب هیئت مدیره و تقلب صورتهای مالی» اثر بیسلی (۱۹۹۶) با دریافت ۱۹۷۷ استناد، پُراستنادترین سند علمی، پیتر گاتچالک با ۶ مقاله، کشور امریکا با ۱۵۰ سند، مجله «حسابرسی مدیریتی» با انتشار ۲۲ مقاله و دانشگاه «تکنولوژی مارا» از کشور مالزی با انتشار ۱۳ سند، پُرکارترینها در این حوزه پژوهشی شناخته شدند. یافته مهم این مطالعه، آشکارسازی گذار به موضوعات تکنیکی در حوزه کشف تقلب و ناهنجاری است که با بهرهبرداری از فناوریهای نوین نظیر هوش مصنوعی و روشهای پیشرفته تحلیلشناسی دادهها، به عنوان موضوعات نوظهور در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاضر، ضمن مصورسازی ساختار فکری حاکم بر پژوهشهای کشف تقلب و ناهنجاری، جهتگیریهای این حوزه را نمایان ساخته و از این طریق، ضمن ترسیم چشم اندازی برای پژوهشگران، میتواند مبنای سیاستگذاری نهادهای علمی در راستای مدیریت بهینه فعالیتهای پژوهشی در این حوزه قرار گیرد تا از این رهگذر نقش خود را در مبارزه با تقلب به نحوی اثربخش و کارامد ایفا نمایند.
دکتر محمدحسین صفرزاده، دکتر حمیده اثنیعشری، جواد گزدرازی،
دوره ۹، شماره ۱۷ - ( مقالات دوره ۹شماره ۱۷-بهار وتابستان ۱۴۰۳ ۱۴۰۳ )
چکیده
زیستبوم موسسات حسابرسی به گونه ای تغییر کرده که با الزامات شغلی بالا و منابع شغلی پایین همراه هست که این موضوع با افزایش استرس و فرسودگی شغلی میتواند آثار مخربی بر سلامت و بهزیستی ذهنی حسابرسان داشته باشد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است رابطه بین تجاری سازی مؤسسات حسابرسی و بهزیستی ذهنی حسابرسان را با لحاظ نقش تعدیلگری ویژگیهای حسابرس بررسی نماید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی است و نمونه پژوهش نیز با روش نمونه گیری تصادفی طبقهای (تعداد ۳۸۳) در سال ۱۴۰۱ انتخاب شد. دادههای پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه جمعآوری و با روش همبستگی (روش حداقل مربعات تعمیمیافته و معادلات ساختاری) و روش زیرگروه (آزمون z فیشر) تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد تجاریسازی مؤسسات حسابرسی با بهزیستی ذهنی حسابرسان رابطه مثبت معناداری دارد و هیچ یک از ویژگیهای حسابرس (نوع مؤسسه حسابرسی، رده سازمانی، جنسیت، سن و سطح تحصیلات) شدت این رابطه را تعدیل نمیکنند. این نتایج با پیشبینی های مطرح در نظریه های حِفظ منابع، تقاضاها-منابع شغلی و نیز هویت اجتماعی سازگار میباشد. بنابراین، مؤسسات حسابرسی میتوانند سطح بهزیستی ذهنی و به تبع میزان ماندگاری حسابرسان مستعد و توانمند در حرفه حسابرسی را با تقویت منابع شغلی افزایش دهند که این خود انتظار میرود به حفظ و ارتقای کیفیت حسابرسی منتهی شود. یافته های حاصل از پژوهش حاضر علاوه بر پوشش خلاء مطالعات موجود در این زمینه، میتواند برای مؤسسات و سازمان حسابرسی و نهادهای ناظر بر حرفه حسابرسی با هدف بهبود نتایج شغلی و توسعه پایدار حرفه حسابرسی مفید باشد.