با توجه به گسترش فعالیتهای تجاری در جهان و پتانسیل پایداری در خلق فرصتها، مقوله پایداری، جزء نخستین اهداف کشورها و شرکتها قرار گرفته است. اما در کشور ایران توجه کمتری به این موضوع شده است. لذا هدف این پژوهش در ابتدا ارائه الگویی بابت افشاء پایداری شرکتی و در مرحله بعد تاثیر عوامل مرتبط با تئوری علامتدهی و ذینفعان بر گزارشگری پایداری شرکتی میباشد. لذا برای دستیابی به الگوی افشاء پایداری شرکتی (بخش کیفی)، از نظر ۲۸ خبره به روش نمونه گیری هدفمند و روش دلفی استفاده شده و برای آزمون سایر فرضیات، (بخش کمی پژوهش) تعداد ۱۱۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش حذفی سیستماتیک در دوره زمانی ۱۳۹۷-۱۳۹۰ مورد بررسی قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیهها از مدلهای رگرسیون پانلی استفاده شده، یافتههای آزمون دلفی و ضریب کندال نشان میدهد بر اساس نظر خبرگان از مجموع ۱۶۹ مولفه مورد بررسی، ۸۰ مولفه در الگوی افشاء پایداری شرکتی لحاظ شده است. از عوامل مرتبط با تئوری علامتدهی، عملکرد شرکت بر شاخص کل پایداری شرکتی، افشاء از جنبه اقتصادی و زیست محیطی تاثیر مستقیم دارد. بهعلاوه درصد هزینههای پایداری شرکت بر شاخص کل پایداری شرکتی، افشاء از جنبه عمومی، زیست محیطی و اجتماعی تاثیر مستقیم دارد. همچنین از عوامل مرتبط با تئوری ذینفعان نیز، مالکیت دولتی بر شاخص کل و تمامی جنبههای پایداری شرکتی تاثیر مستقیم دارد و مالکیت اعضای هیاتمدیره بر شاخص کل پایداری شرکتی، افشاء از جنبه عمومی، اقتصادی و زیست محیطی تاثیر مستقیم دارد. یافتههای این پژوهش اهمیت الزام افشای اطلاعات غیرمالی را برای قانونگذاران و استانداردگذاران نشان میدهد. همچنین الگوی ارائه شده، آگاهی ذینفعان را در مورد جنبههای مذکور بهبود میبخشد.